انتخاب|خوزستان

زمان انتشار مطلب : ۱۳۹۶/۰۶/۳۱ - ۱۴:۲۹ چاپ مطلب   ارسال به دوستان

نامه ایی به کاکای عزیزم محمد مالی( به بهانه ی حرف هایش درباره مهدی شفیعی و ارمغان بهداروند)

انتخاب خوزستان نامه ایی به کاکای عزیزم محمد مالی( به بهانه ی حرف هایش درباره مهدی شفیعی وارمغان بهداروند) یادداشتی از هنرمند خوزستانی ایوب بختیاری برای شروع می گویم محمد مالی،احترام من به شما به عنوان یک دوست وبزرگتر بر جای خود پاینده است؛درود برشرفت که در روزگار چند رویی،یک رو بوده ای وحرف دل […]

انتخاب خوزستان

نامه ایی به کاکای عزیزم محمد مالی( به بهانه ی حرف هایش درباره مهدی شفیعی وارمغان بهداروند)

یادداشتی از هنرمند خوزستانی ایوب بختیاری

برای شروع می گویم محمد مالی،احترام من به شما به عنوان یک دوست وبزرگتر بر جای خود پاینده است؛درود برشرفت که در روزگار چند رویی،یک رو بوده ای وحرف دل زدی؛

امابعد،حرف  از سوی شما در

 برنامه ی برآیند گفته شد که اشاره ایی به مهدی شفیعی و ارمغان بهداروند داشته؛و  از توجهی که به تاتر  خوزستان نداشته اند! والبته دهان به دهان چرخیده که محبتی به تاتر خوزستان نداشته اند!

من باشنیدن این حرف چند سئوال در ذهنم ایجاد شد.اول اینکه منظور ما از محبت یا توجه چیست کاکا!؟ ما به عنوان  تاتری های استان خوزستان چه توجه یامحبتی تابحال خواسته ایم!؟واصولا یک مدیر ملی باید چه توجهی به خواسته های محلی کند!؟

صادقانه بگویم، بعداز انقلاب جمهوری اسلامی ایران و پس از انقلاب فرهنگی،

یا سابقه نداشته و یا کم سابقه بوده که یک هنرمند آوانگارد(پیشرو) در سطحی که کتک هنر اوانگارد را خورده باشد،در نشریه ی “کارنامه” ((نشریه هنر اوانگارد دهه هفتاد)) اثرش چاپ شده باشد؛که خیلی ها آرزوی عکس گرفتن با آنها را داشته باشند!؟ یا درباره اثرش حرف زده باشند!؟

و یا سمتی شبیه به سمت ارمغان بهداروند گرفته باشند!؟

این را وقتی درتهران چند نفر داشتند مسخره بازی  در می آوردند گفتم؛که آنها شاید کارنامه نخوانده باشند؛

شاید از جنگ و ستیز هنر آوانگارد در دهه ی هفتاد خبر نداشته باشند.شاید بگویند ارمغان چرا تاتری نیست؟ولی ما  که میدانیم در حرکت جنون آمیز دهه ی هفتاد،پروفورمنس_آرت یعنی چه؟می دانیم آدمی که آوانگارد است چه ذهن بازی برای پذیرفتن ایده دارد.

ما چه خواستیم که توجهی یا محبتی ندیدیم!؟

اجازه می خواهم یکی از خواسته های محبت امیز خودمان را که به وسیله یکی از دوستان معروف تاتری!! در خواست شد ولی اجابت نشد را خدمت شما عرض کنم:

-من گروه درجه الف می خوام!

-خوب شرایطش را ندارید.

و با قلدری حرفش را تکرار کند:

-یالا!میخوام!

محمد کاکام!

مگر مشاور فعلی هنری استان خوزستان تفاهم نامه ایی که من شاهدم،با تلاش خود مهدی شفیعی

برای زدن ده پلاتو تاتر با استانداری خوزستان مطرح شده بود را به نام خودش نزد!؟

خوب آن ده پلاتو و پیگیری آنها چه شد!؟

از دوست وهمکار مطبوعاتی خود آقای رضا کیانی بپرسید!!؛

وقتی درتهران می چرخند و می خواهند باعنوان مشاور استاندار بین منتقدان و در جلسه هایشان جایگاه نقد بگیرند؛

چرا یادی از ده پلاتو نمیکند!؟

انتظار ما از مهدی شفیعی و ارمغان بهداروند چیست؟؟

پول بدهند برای برگزاری  و بریز و بپاش!؟ بی حساب کتاب عین شهرداری اهواز وجنگ های هنری اش ،فکر می کنم خواسته های شخصی ما طرف های همچین در خواست هایی بوده

واقعا همین بوده!؟

باور کن کاکا،

ما برای سخت افزار تاتر فشاری نیاورده ایم.پیگیری نکرده ایم.ما برای اهواز و خوزستان،چند نفرمان سینه زده ایم

که الان از انها می خواهیم به مجلس روضه خوانی ما بیایند!؟

ما فرصت مهدی شفیعی وارمغان بهداروند را از دست دادیم چون خیلی از ما یادمان رفت “که تاتر هنر شهر است”

و ماباید مطالبه بر مبنای فرهنگ شهر نشینی داشته باشیم!

ما بعداز جنگ فرهنگ شهر نشینی خود را از دست دادیم.

کارمان را به ایل وعشیره رساندیم.با فرهنگ کشاورزی  به تاتر شهر_نشین نگاه کردیم.ما بعد از جنگ برای خودمان سینه زدیم نه تاتر!

در گعدهای شبانه مان پسری کشی کردیم. وبعضی از ما  برای ابقا در پست هاشان

به نام طرفداری از حکومت و اسلام نامسلمانی کردند.و برای خوشحالی مدیران درجه چند آدم فروشی کردند.

واقعا مهدی شفیعی وارمغان بهداروند چه کاری میتوانند انجام دهند؟؛که آدم هایی با تفکردلالی !دنبال معامله نروند!؟مگر مغز خر خورده اند که این قدر خود را نازل کنند!؟

واقعا خواهش می کنم دوستانی که مسئله ی بی توجهی را مطرح می کنند بفرمایند تا بحال چه خواسته اند؟

مثلا خواسته ایم که در بحث تازه فراگیر  شده ی تجهیز مهندسی صوت سالن همیاری کنند؟؟

یا گفته ایم که می خواهیم سخت افزارهای تئاتر سه بعدی در اختیارمان قرار بگیرید؟

یا مثل یاسوج دوره احمدی نژاد ،تفاهم نامه ای با مرکز بسته ایم برای اعزام گروههای یمان به خارج از کشور!؟؟

باور کن هیچکدام…

ما تقاضای فردی داشته ایم.

ما در خوزستان به قتل هم نشسته ایم.

به زیر آب زدن.

ودلمان به بازی های بچه گانه خوش است. به این چقدر برای من دارد ،با این کار کدام پست به ما می رسد ،و الی اخر که هم تو می دانی و هم من

متاسفانه،واقعیت تلخ همین بوده؛

و درود به شرف مهدی شفیعی وارمغان بهداروند،

که تن به بازی حقیردلال ها در استان خوزستان سعی کردند  ندهند.

درود برشرفشان که برای خواسته هایی بافرهنگ عشایری وقت نمی گذارند.برای آدم فروش ها وقت نمی گذارند.برای نان به نرخ روز خور ها وقت نمی گذارند.

وحالا انشاالله که از این پس با همکاری قلم خوب چون تویی محمد مالی مطالبتمان پیگیری شود.

اول از همه هم تکلیف آن ده پلاتوی نمایش.

باقی بقای اهل قلم

یا میرزاده ی عشقی

ایوب بختیاری

شهروند درجه دو

,